اشاره ی مختصربه قدامت تاریخی هزاره


در بعضی نوشته ها هنوز هم مردم هزاره را بقایای لشکر چنگیز خان می نویسند. گرچه این حقیقت دارد که قبیله های تازه وارد تورکومغول بعد از قرن دوازده هم میلادی و با آشنایی بیشتری با نیاکان هزاره در جمع آنها پیوستند اما این فرضیه ی دقیق وکاملا درستی نیست. اقوامی که امروزهویت و یا اتحادیه ی “هزاره” را تشکیل میدهند در گذشته با نام های مختلف یاد می شدند. عده ی کثیری از این مردم قبل از حمله ی لشکر چنگیز خان در افغانستان امروز  زندگی میکردند. اسم “هزاره” در دوران حکومت ایلخانیان که تورک و مغول بودند بوجود آمد.

برخی از محققین تاریخ و نویسندگان نام “هزاره” را با کلمات دیگری که مشابه این نام میباشند پیوند میدهند تا توانسته باشند فرضیه ی خود را برای ثابت کردن این که هزاره ها قبل از هجوم لشکر چنگیز خان در افغانستان زندگی میکردند برای مردم تعریف نمایند. اما برای ثابت کردن این دلایل قویتری وجود دارد.

امپراتوریهای کوشانیان، هون های سرخ و هون های سفید، تورک شاهیان، غزنویان و غوریان همه توسط نیاکان هزاره ها قبل از حمله ی لشکر چنگیز خان بوجود آمده و اداره می شدند. هجوم لشکر تورکومغول به رهبری چنگیز خان در افغانستان مرحله ی دوم تاریخ هزاره هاست چون تغییرات بزرگی را بوجود آورد.

در کتاب معروف تاریخ مغولستان که در دوران چنگیز خان نوشته شده بود ذکر شده است که لشکر مغول قبل از رسیدن به مرزهای بامیان دچار هیچ مشکل بزرگی نشده بودند و همه ی مناطق را به آسانی فتح کرده بودند، اما در مرزهای بامیان با لشکر بامیانیان روبرو شدند. آمده است که لشکر چنگیز خان که توسط نوه ی وی رهبری می شد با دیدند لشکر بامیان متحیر گشته بودند. از نظر قیافه، نترسی و مهارتهای اسپ سواری هردو طرف شبیه هم بودند.

اینها همه نشان میدهند که قبایل تورک و مغول در سرزمینی که امروز بنام افغانستان معروف است قبل از هجوم لشکر چنگیز خان در این سرزمین زندگی می کردند، حکومتها و امپراتوریهای خود را داشتند که بعدا همه ی شان تحت نام “هزاره” با قبایل تازه وارد تورک و مغول که در دوران تسلط مغولان در آن سرزمین آمده بودند متحد شدند.

تورکان و مغولان قدیم نیروهای خود را به تعداد صد، هزار و ده هزار سپاهی تشکیل میدادند و قبل از حرکت به جنگ یا جای دیگر آنها ارتش خود را به تعداد هزار سپاهی آماده میساختند. بعد از این که امپراتوری مغول پابرجا شد، در خاورمیانه نوه ی چنگیز خان بنام حلاکو خان حکومت ایلخانی را بوجود آورد. در همین دوران روابط دوستانه ی میان تورک و مغولان قدیم و گروه های تازه وارد ایجاد شد و به احتمال قوی اتحادیه های منطقه ای مثل “دای چوبان”، “دای کندی”، “دای خیتای”، “دای میرک”، “دای میرداد”، “دای زنگی”، “دای فولاد” و غیره که قبلا از آنها نام برده نشده در همین دوران و بعد از آن بوجود آمدند. چندین قبایل هزاره شامل هیچ یک از این اتحادیه ها نبودند، اما در جمع همه تحت نام و هویت “هزاره” متحد شدند.

بابور نامه یکی از کتابهای قابل اعتباریست که این قبایل را بنام “هزاره ها” یاد کرده است. بابور خان از مغولهای چغتو بود. بعد از چنگیز خان، امپراتوری بزرگ مغول به چهار امپراتوریهای کوچکتر میان نوه های وی تقسیم گردید. به همین دلیل چغتو ها و ایلخانی ها با گذر زمان از همدیگر فاصله گرفتند. بابور خان در کتاب خود از مناطق هزاره نشین نوشته است و گفته است که هزاره ها درغرب کابل هم سکونت دارند (1). بنابر این هزاره ها از قدیم در کابل بود و باش داشتند.

در قرن دوازده هم میلادی، هجوم لشکر تورکومغول به رهبری چنگیز خان در این سرزمین باستانی مرحله ی دیگری را با تغییرات بزرگ در زبان، فرهنگ و تشکیلات قبیله ای در تاریخ این مردم بوجود آورد. همانطوری که در نوشته های قبلی اشاره نموده ام، نیاکان هزاره ها تورکتبار بودند. تاریخ گواهی میدهد که آنها قدیمی ترین ساکنین سرزمینی هستند که امروز در داخل جغرافیای افغانستان واقع شده است. آنها مراحل مختلف تاریخی را پشت سر گذاشتند تا در دوران ایلخانیان با قبایل تازه وارد تحت نام “هزاره” متحد شدند.

Hamed Shefa Batur / آنا یورتوم هزارستان

_______________

ماخذ

1 – بابور نامه – ترجمه ی آنیتی سوسانه بوریج – جلد اول – صفحه ی 200

7 پاسخ

  1. با عرض سلام حضور دوست و برادر گرامی ام حامد شفاهی باتور! نوشتهء خیلی لرزشمندی است و امیدوارم همه بوله ها این نوشته را بخوانند. در ضمن آرزو مندم ایکاش بیشتر مینوشتید.

    با عرض حرمت

    فرشته بیگم

  2. با تشکر از شما بابت نوشتن این متن بسیار خوب و مفید بود به امید روزی که همه این را بفهمند

  3. بسیار بسیار جالب بود و محکم
    به امید روزی که همه این را بفهمند

  4. دوست عزیز به ماهم سری بزنید
    تازه شروع کرده ام به نوشتن مطمئنم از راهنمایی های شما نهایت استفاده را میبرم
    http://hazarajaat.wordpress.com

  5. salam tashakor khile matlabi khobe bod waqeyat darad yak jahan tashakor.

  6. با سلام . خدمت دوستان عرض شود که هزاره ها درگذشته حدود چهارگانه شان خیلی گسترده تر ازحالا بوده اما چون مؤرخین در دوقرن اخیر اکثرآ توسط حکومت ها مؤظف به تحریف واشتباه نوشتن تاریخ بودند . و از سوی دیگر تاریخهای قدیم وآثار تاریخی قبل از حاکمیت پشتونها را هر روز به بهانه های مختلف وسهل انگاری های عمدی نابود ساختند . ازجانب دیگرباگذشت زمان وفشارهای حاکمین پشتون بالای هزاره هافرصت نوشتن تاریخ را هم ازمردم هزاره سلب نموده وفقط تاریخ را بطور روائی وسینه به سینه حفظ کردند .مثلآجلال آباد ،لغمان ،کاپیسا، پکتیا وپکتیکا را چگونه از دست هزاره ها گرفتند وچه بلای را برسرمردمان بومی اش آوردند خدامیداند .فقط درباره مردم دای فولاد دای چوپان ودایزنگی گفته شده که ۷۰٪ ساکنانش در دوران سیاه عبدالرحمان ملعون کشته ومابقی درمناطق فعلی هزاره جات ساکن شدند .اکنون عده کمی از هزاره ها در کاپیسا ولغمان زندگی مینمایند .من خودم زمانیکه درسر حوضه پکتیکا ایفای وظیفه میکردم ،چون اسامی قریه ها فارسی بود .علت را سؤال کردم جوانان چیزی نمیدانستند اما یکی ازموسپیدان برایم گفت چون این مناطق ازهزاره بود وتوسط قوم مهمند که یکی ازقبایل کوچی میباشند ازهزاره ها گرفته شده .اما آیاسرمردمانش چه بلائی را آورده اند در هیچ تاریخی من نخوانده ام

  7. بسیار خوب بود امیدی که همه هزاره ها از تاریخ و اصلیت خود با خبر شود تشکر از شما

بیان دیدگاه